در این نوشته قرار است اصطلاحات رایج طراحی گرافیک را بصورت رایج برای شما گرافیست های عزیز معرفی کنیم. قبل از این که با اصطلاحات رایج در طراحی گرافیک اشنا شویم بهتر بهتر است با توضیح و توصیف صحیح طراحی گرافیک آشنا شویم. طراحی گرافیک هنری است که با استفاده از ابزارها و تکنیکهای مختلف، اطلاعات و ایدهها را به شکل تصاویر زیبا و جذاب تبدیل میکند. این هنر، نقاط ارتباطی بین زیبایی و ارتباطات را فراهم میکند، که در دنیای امروزی پر از اطلاعات، ارتباط بین مخاطبان و محتوا را تسهیل میکند.
طراحان گرافیک با استفاده از اصول رنگ، نورپردازی، تایپوگرافی و الگوهای طراحی، سعی در ایجاد تجربه بصری مطلوب برای مخاطبان دارند. همچنین، با بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین و نرمافزارهای متنوع، آنها قادر به ایجاد طرحها و ایمیجهایی با کیفیت و حرفهای هستند. طراحی گرافیک نه تنها در ایجاد هویت بصری برندها و شرکتها نقش مهمی ایفا میکند بلکه در ایجاد تجربه کاربری مثبت در وبسایتها و برنامههای کاربردی نیز تأثیرگذار است.
فرهنگ واژگان طراحی گرافیک
در زمینه طراحی گرافیک، آشنایی و استفاده از اصطلاحات طراحی گرافیک جزء ضروریات است. این اصطلاحات نه تنها به طراحان گرافیک کمک میکنند تا به درستی با دیگران ارتباط برقرار کنند بلکه به تفاوتها و پیشرفتهای این حوزه نیز اشاره میکنند. در ادامه، به معرفی ۱۰۰ اصطلاح رایج در طراحی گرافیک میپردازیم:
۱. Typography (تایپوگرافی): هنر و علم انتخاب و تنظیم قلمها به منظور بهبود خوانایی و ظاهر متن.
۲. Vector Graphics (گرافیک وکتور): نوعی از تصاویر که از شیء هندسی و رسانه رسانهای تشکیل شده و در اندازه بزرگ و کوچک بدون افت کیفیت قابل تغییر است.
۳. Raster Graphics (گرافیک رستر): تصاویری که از تعداد زیادی از نقاط (پیکسلها) تشکیل شدهاند و در اندازه بزرگتر ممکن است کیفیت آنها کاهش یابد.
۴. UI (User Interface – رابط کاربری): تمام ابزارها و عناصری که کاربر با آنها در تعامل است.
۵. UX (User Experience – تجربه کاربری): تجربه کلی کاربر در اثر تعامل با یک وبسایت یا برنامه.
۶. Wireframe (Wireframe – چهارچوب): یک نمایش اولیه و ساده از طراحی گرافیک برای نشان دادن الگوها و اجزای اصلی.
۷. CMYK (Cyan, Magenta, Yellow, Key/Black – سیان، قرمز، زرد، کلید/سیاه): مدل رنگی معمولاً برای چاپ گرافیک، در مقابل مدل RGB که برای نمایش رنگ در صفحات وب استفاده میشود.
۸. Mockup (Mockup – ماکاپ): نمایش طراحی گرافیک به شکلی که مانند نهایی به نظر بیاید.
۹. Gradient (Gradient – گرادیان): تغییرات تدریجی در رنگ یا شفافیت از یک نقطه به نقطه دیگر.
۱۰. DPI (Dots Per Inch – نقطه در هر اینچ): تعداد نقاط یا پیکسلها در هر اینچ از یک تصویر، که کیفیت چاپ را تعیین میکند.
۱۱. Pixel (پیکسل): کوچکترین واحد تصویر در گرافیک دیجیتال، که از آنها تصاویر رستری تشکیل میشود که از مهم ترین اصطلاحات رایج طراحی گرافیک می باشد.
۱۲. Whitespace (فضای خالی): فضای خالی بین المللی در طراحی که به تعادل و قابلیت فهم آثار کمک میکند.
۱۳. Opacity (شفافیت): میزان شفافیت یا نیمشفافیت یک عنصر گرافیکی.
۱۴. Sans-serif (بدون سریف): نوعی قلم که سریفها (پروترودهای اطراف حروف) ندارد و بهطور عمده برای متون دیجیتال استفاده میشود.
۱۵. Kerning (کرنینگ): تنظیم فاصله بین حروف در یک کلمه به منظور بهبود زیبایی و خوانایی.
۱۶. RGB (Red, Green, Blue – قرمز، سبز، آبی): مدل رنگی معمولاً برای نمایش رنگ در صفحات وب و نمایشگرها.
۱۷. Hex Code (کد هگزادسیمال): کدی ۶ رقمی که به ترتیب رنگهای قرمز، سبز، و آبی را مشخص میکند.
۱۸. Flat Design (طراحی فلت): استفاده از رنگهای زاهد و ساده، بدون سایه و افکتهای سه بعدی.
۱۹. Aspect Ratio (نسبت ابعاد): نسبت بین عرض و ارتفاع یک تصویر یا المان گرافیکی.
۲۰. Grid System (سیستم گرید): استفاده از شبکه افقی و عمودی برای قرار دادن المانها به صورت منظم.
۲۱. Call-to-Action (تحریک به اقدام): المان گرافیکی یا متنی که کاربر را تشویق به انجام عمل خاصی میکند.
۲۲. Rendering (رندر کردن): پردازش و نمایش تصاویر گرافیکی توسط رایانه که یکی از پر تکرار ترین اصطلاحات رایج طراحی گرافیک می باشد.
۲۳. Aspect Ratio (نسبت ابعاد): نسبت بین عرض و ارتفاع یک تصویر یا المان گرافیکی.
۲۴. Serif (سریف): نوعی قلم که سریفها (پروترودهای اطراف حروف) دارد و برای متون چاپی معمولاً استفاده میشود.
۲۵. Brand Identity (هویت برند): تمامی عناصر گرافیکی و نامهای تجاری که شناخت برند را تشکیل میدهند.
۲۶. Clipping Path (مسیر برش): استفاده از مسیرهای دقیق برای برش یا جدا کردن بخشهای خاص تصویر.
۲۷. Thumbnail (تصویر کوچک): تصویر کوچکی که به عنوان نماینده برای محتوا یا صفحه اصلی استفاده میشود.
۲۸. Landing Page (صفحه نخست): صفحهای که کاربران به آن وارد میشوند و معمولاً برای جلب توجه و انجام یک اقدام خاص طراحی شده است.
۲۹. Halftone (نیمه تون): تکنیک گرافیکی که با ترکیب نقاط یا خطوط مختلف، اثرات تداخل نوری و سایهها را ایجاد میکند.
۳۰. Opacity Mask (ماسک شفافیت): استفاده از ماسک برای کنترل شفافیت یک قسمت از یک عنصر گرافیکی.
۳۱. Z-Index (شاخص زد): تعیین ترتیب عمقی المانهای گرافیکی در یک صفحه، بهطوری که المانهای با شاخص زیاد به بالا نمایش داده شوند.
۳۲. Responsive Design (طراحی واکنشپذیر): طراحی وب یا گرافیکی که با توجه به اندازه صفحه نمایش، بهطور خودکار تغییر شکل میگیرد.
۳۳. White Balance (تعادل سفیدی): تنظیم رنگهای تصویر به نحوی که سفید به واقعیت نزدیک شود.
۳۴. DPI (Dots Per Inch – نقطه در هر اینچ): تعداد نقاط یا پیکسلها در هر اینچ از یک تصویر، که کیفیت چاپ را تعیین میکند.
۳۵. Skeuomorphism (اسکیومرفیسم): استفاده از عناصر طراحی که به شکل واقعی شیء حقیقی شباهت دارند.
۳۶. Color Theory (نظریه رنگ): مطالعه رفتارهای رنگها و تأثیر آنها بر احساسات و تجربه کاربر.
۳۷. Saturation (اشباع): مقدار رنگی یک تصویر یا المان گرافیکی.
۳۸. A/B Testing (آزمون A/B): ارزیابی عملکرد دو یا چند نسخه مختلف یک المان گرافیکی یا صفحه وب.
۳۹. Ghost Button (دکمه اشباح): یک دکمه با حاشیه نازک و شفاف که بر روی تصاویر یا زمینههای پر از محتوا استفاده میشود.
۴۰. Rasterize (راسترسازی): تبدیل یک تصویر یا عنصر وکتوری به تصویر رستری.
۴۱. PNG (Portable Network Graphics – تصویر قابل حمل): یک فرمت فایل تصویری با پشتیبانی از زمینه شفاف.
۴۲. GIF (Graphics Interchange Format – فرمت تبادل گرافیک): یک فرمت فایل تصویری که انیمیشنها را پشتیبانی میکند.
۴۳. Above the Fold (بالای صفحه): قسمت قابل مشاهده از یک صفحه وب بدون نیاز به اسکرول.
۴۴. Drop Shadow (سایه ریختن): افزودن سایه به یک المان گرافیکی به منظور ایجاد ابعاد و عمق.
۴۵. Serif (سریف): نوعی قلم که سریفها (پروترودهای اطراف حروف) دارد و برای متون چاپی معمولاً استفاده میشود.
۴۶. Master Page (صفحه اصلی): یک الگوی استاندارد برای طراحی صفحات گرافیکی در یک مجموعه اسناد یا کتاب.
۴۷. Monochromatic (تکرنگ): استفاده از یک رنگ و تغییرات در سایههای آن برای طراحی.
۴۸. Bleed (حاشیه): قسمتی از یک تصویر که بیرون از مرزهای صفحه یا چاپ میشود تا جلوگیری از برش ناخواسته.
۴۹. Gradient Map (نقشه گرادیان): تغییر رنگها بر اساس گرادیان تعیین شده.
۵۰. Noise (نویز): افزودن یک الگوی نویز یا پرتوهای کوچک به تصویر به منظور افزایش جذابیت گرافیکی.
۵۱. Bézier Curve (منحنی بزیر): یک نوع کنترل انحنایی در طراحی وکتوری که به طور گسترده در نرمافزارهای گرافیکی استفاده میشود.
۵۲. Hue (رنگ): خصوصیت اصلی یک رنگ بدون توجه به شدت یا روشنایی.
۵۳. PPI (Pixels Per Inch – پیکسل در هر اینچ): تعداد پیکسلها در هر اینچ از یک تصویر، مرتبط با کیفیت تصویر نهایی.
۵۴. Rasterization (راسترسازی): تبدیل یک تصویر یا عنصر وکتوری به تصویر رستری.
۵۵. Texture (تکسچر): افزودن الگوها یا سطوح به یک تصویر برای افزایش واقعیت و جذابیت.
۵۶. Moiré Pattern (الگوی موآره): الگوی تداخل نامطلوب نقاط روی یک سطح.
۵۷. Cropping (برش): حذف بخشهای غیرضروری یک تصویر یا گرافیک.
۵۸. Baseline (خط پایه): خط مبنایی که حروف بر روی آن قرار میگیرند، از آن به عنوان نقطه مرجع برای تنظیم ارتفاع حروف استفاده میشود.
۵۹. Aspect Ratio (نسبت ابعاد): نسبت بین عرض و ارتفاع یک تصویر یا المان گرافیکی.
۶۰. Blending Mode (حالت ترکیب): تنظیم نحوه ادغام یک لایه با لایه دیگر در گرافیک.
۶۱. Motion Graphics (گرافیک حرکتی): استفاده از عناصر گرافیکی برای ایجاد جلوههای ویژه حرکتی در ویدیو یا انیمیشن.
۶۲. Rendering (رندر کردن): پردازش و نمایش تصاویر گرافیکی توسط رایانه.
۶۳. Vignette (ویگنت): افزودن سایه یا افت نور به لبههای یک تصویر به منظور جلب توجه به مرکز.
۶۴. Sitemap (نقشه سایت): یک نمای کلی از ساختار و ارتباط صفحات یک وبسایت.
۶۵. Flat Design (طراحی فلت): استفاده از رنگهای زاهد و ساده، بدون سایه و افکتهای سه بعدی.
۶۶. Script Typeface (نوع حروف دستنویس): قلمهایی که شبیه به خطوط دستنویس هستند.
۶۷. Aesthetic (زیباییشناسی): شیوه و ذائقه در طراحی که به زیبایی و جلب توجه میپردازد.
۶۸. Letterhead (سربرگ): طراحی گرافیکی برای بالاترین قسمت یک سند رسمی، مانند نامه.
۶۹. Web Safe Fonts (قلمهای ایمن وب): قلمهایی که در تمام سیستمهای عامل و مرورگرها نمایش داده میشوند.
۷۰. Rule of Thirds (قاعده سومین): قرار دادن نقاط مهم یک تصویر در ارتفاع و عرض تقسیم شده به سه بخش مساوی.
۷۱. Gradient Overlay (پوشش گرادیان): افزودن یک لایه گرادیان به یک تصویر یا المان گرافیکی.
۷۲. Motion Capture (گرفتن حرکت): فرآیند ضبط حرکات انسان یا اشیاء به منظور استفاده در انیمیشن یا بازیهای ویدیویی.
۷۳. Hamburger Menu (منوی همبرگر): یک نوار منو با نمادهای خطوط افقی یکدیگر، معمولاً برای ناوبری در موبایل.
۷۴. Vivid Colors (رنگهای شاد): رنگهای سرکاری و زنده که جلب توجه میکنند.
۷۵. Breadcrumbs (ناوبری تار): یک ناوبری سلسله مراتبی که مسیر کامل کاربر در یک وبسایت را نشان میدهد.
۷۶. Rendering Engine (موتور رندرینگ): بخشی از یک نرمافزار که به پردازش و نمایش تصاویر میپردازد.
۷۷. MoCap (موشن کپچر): اختصاری برای Motion Capture.
۷۸. Thumbnail (تصویر کوچک): تصویر کوچکی که به عنوان نماینده برای محتوا یا صفحه اصلی استفاده میشود که در اصطلاحات رایج طراحی گرافیک بسیار پر کاربرد است.
۷۹. Focal Point (نقطه کانونی): نقطه مهم یا محوری که توجه را به خود جلب میکند.
۸۰. Whitespace (فضای خالی): فضای خالی بین المللی در طراحی که به تعادل و قابلیت فهم آثار کمک میکند.
۸۱. Responsive Typography (تایپوگرافی واکنشپذیر): استفاده از قلمها و سایزهای مختلف بر اساس اندازه صفحه و دستگاه مشاهده.
۸۲. Visual Hierarchy (سلسله مراتب بصری): ترتیب و نظم المانها در یک طراحی به منظور جلب توجه به شکلی کارآمد.
۸۳. Luminosity (روشنایی): میزان نور و روشنایی یک تصویر یا المان گرافیکی.
۸۴. Aspect Ratio (نسبت ابعاد): نسبت بین عرض و ارتفاع یک تصویر یا المان گرافیکی.
۸۵. Wireframe (Wireframe – چهارچوب): یک نمایش اولیه و ساده از طراحی گرافیک برای نشان دادن الگوها و اجزای اصلی.
۸۶. Brand Identity (هویت برند): تمامی عناصر گرافیکی و نامهای تجاری که شناخت برند را تشکیل میدهند.
۸۷. Call-to-Action (تحریک به اقدام): المان گرافیکی یا متنی که کاربر را تشویق به انجام عمل خاصی میکند.
۸۸. User Persona (شخصیت کاربر): توصیفی از ویژگیها و نیازهای یک گروه مشخص از کاربران برای هدفگذاری بهتر.
۸۹. Skeuomorphism (اسکیومرفیسم): استفاده از عناصر طراحی که به شکل واقعی شیء حقیقی شباهت دارند.
۹۰. CMYK (Cyan, Magenta, Yellow, Key/Black – سیان، قرمز، زرد، کلید/سیاه): مدل رنگی برای چاپ گرافیک، متفاوت از مدل RGB.
۹۱. Visual Consistency (یکنواختی بصری): حفظ تطابق در استفاده از رنگ، تایپوگرافی و المانهای گرافیکی.
۹۲. UI Kit (طرح کاربری): مجموعهای از المانهای طراحی برای ایجاد یکسانی در رابط کاربری.
۹۳. Die Cut (برش ماتریسی): فرآیند برش دقیق شکلهای خاص در مواد چاپی یا گرافیکی.
۹۴. Mockup (Mockup – ماکاپ): نمایش طرح گرافیکی به شکلی که مانند نهایی به نظر بیاید.
۹۵. Vector Graphics (گرافیک وکتور): تصاویری که از شیء هندسی و رسانه رسانهای تشکیل شده و قابلیت تغییر اندازه بدون افت کیفیت دارند.
۹۶. Raster Graphics (گرافیک رستر): تصاویری که از تعداد زیادی از نقاط (پیکسلها) تشکیل شدهاند.
۹۷. Grid System (سیستم گرید): استفاده از شبکه افقی و عمودی برای قرار دادن المانها به صورت منظم.
۹۸. Kerning (کرنینگ): تنظیم فاصله بین حروف در یک کلمه برای بهبود زیبایی و خوانایی.
۹۹. Opacity (شفافیت): میزان شفافیت یا نیمشفافیت یک عنصر گرافیکی است که یکی از اصطلاحات رایج طراحی گرافیک پر تکرار می باشد.
۱۰۰. Texture (تکسچر): افزودن الگوها یا سطوح به یک تصویر برای افزایش واقعیت و جذابیت.
اصطلاحات ذکر شده ۱۰۰ اصطلاح مهم و رایج در اصطلاحات رایج طراحی گرافیک که توسط تیم تولید محتوای ساناگرافیک برای شما گرافیست های عزیز تهیه و آماده سازی شده اند تا شما را در زمینه گرافیک حرفه ای کرده و مسیر کسب درآمد میلیاردی از گرافیک را برای شما نشان دهند. در صورتی که اصطلاح خاصی می دانید آن اصطلاح را از طریق کامنت ها برای ما ارسال نمایید تا در لیست اصطلاحات رایج طراحی گرافیک وارد کنیم و جامعه گرافیست ها را به انتشار این اصطلاحات و واژه نامه ها گسترش بدهیم.
سخ نهایی درباره اصطلاحات رایج طراحی گرافیک
اصطلاحات رایج در طراحی گرافیک، زبانی است که طراحان با آنها ارتباط برقرار میدهند تا ایدهها و ابزارهای خود را به بهترین شکل ممکن ارتقا دهند. این اصطلاحات، کلیدی برای ایجاد تجربه بصری موثر و جذاب هستند. از Pixel و Typography گرفته تا Aspect Ratio و UI Kit، هر یک نقش حیاتی در جلب توجه و ارتقاء کیفیت طراحیها ایفا میکنند.
حالا در موضوعی که همیشه روز به روز در توسعه و پیشرفت است، طراحی گرافیک نه تنها یک هنر بلکه یک توانمندی است. در دنیایی که تصاویر و طراحیهای جذاب، زبان اصلی ارتباطات ما شدهاند، مسیر موفقیت در طراحی گرافیک نیازمند توجه به جزئیات، نوآوری در استفاده از تکنولوژی، و ایجاد تجربه کاربری فراموشنشدنی است.
موفقیت در طراحی گرافیک همراه با تعهد به یادگیری مداوم، درک عمیق از نیازهای مخاطبان، و توانایی انتقال داستانها و احساسات از طریق تصاویر است. بر آموزش فنی خود، به جسارت در امتحان نمودن ایدههای خود و ادامه تلاش در راستای ارتقاء کیفیت کارها، مسیر به سوی موفقیت در دنیای پویای طراحی گرافیک را روشن خواهید دید. هر آثاری که با دل و جوانب ابداعی شما تطابق داشته باشد، یک داستان بیکلام از زیبایی و تأثیرگذاری خواهد گشت.